اندر احوالات بهمن 92 و دومین برف زمستان
سلام به ماهروی من این چند روز حسابی درگیرم و یه خورده اعصابم خورده بوده.گلم چند روز پیش با مهد تماس گرفتم که با پارمیس رنگها رو بیشتر تکرار کنن مربی طوری صحبت کرد که همون روز تصمیم گرفتم مهدتو عوض کنم. چون مربی خوبی که داشتی رفته و فعلا توی کلاس خاله مریم هستی باهاش صحبت می کردم گفت بچه های کلاس من همه بالای 5 سال هستن و پارمیس اصلا نمیشینه و مدام می خواد لگو بازی کنه منم عصبانی شدم گفتم بچه 5 ساله رو با 3 ساله مقایسه می کنید. سریع مرخصی گرفتم رفتم دنبال یه مهد خوب.دیگه دوست ندارم اونجا باشی.هرچند که عادت کردی ولی طوری نیست ایشالله مهد جدید هم رفتی دوست های جدیدی پیدا می کنی. گل نازم دوست ندارم هیچ زمانی ببنیم دخ...
نویسنده :
بابا و مامان
17:03